مهندس بهاءالدین ادب به دیدن یار شتافت

مهندس بهاء‌الدین ادب نماینده شجاع مردم سنندج در مجالس پنجم و ششم و از فعالان سیاسی تحول‌خواه مقارن ساعت ۴ بامداد پنجشنبه ۲۵/۵/۸۶ بعد از یک دوره چهارساله بیماری سرطان معده در بیمارستان مهر تهران دار فانی را وداع گفت.

مرحوم مهندس بهاء الدین ادب

مرحوم ادب متولد سال 1324 در سنندج و دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشگاه امیرکبیر بود و در دوره های پنجم و ششم مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از طرف مردم سنندج حضور داشت.او در انتخابات مجلس هفتم توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد و جزو نمایندگان متحصن مجلس ششم بود...

ادب همچنین از بنیانگذاران "جبهه متحد کرد" بوده است که در آن گروهی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب کرد عضویت دارند. وی هدف از تشکیل این جبهه را "اتحاد کردها" در ایران برای "ایجاد و توسعه دموکراسى در کل کشور و بخصوص مناطق کرد نشین، "عدالت‌طلبى و برابرى" و "مشارکت" کردها در"هرم قدرت" بیان کرده بود.

از دیگر مشاغل آن مرحوم می توان به موارد زیر اشاره نمود:

دبیر کل و عضو هیئت مدیره کانون عالی کارفرمایان

رئیس اسبق سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران

ریاست هیئت مدیره انجمن شرکتهای ساختمانی

نائب رئیس هیئت مدیره بانک کارآفرین

رئیس هیئت مدیره بیمه کارآفرین

نائب رئیس فدراسیون بسکتبال

 مرحوم ادب سال ها در راه دفاع از حقوق ملت ایران به ویژه مردم مظلوم استان کردستان تلاش کرد و از این رهگذر نامی نیک از خود برجای گذاشت.روحش شاد.

بازگشت

انسان قدر داشته های خود را هنگامی می داند که آنها را از دست می دهد.

در این مدت حدودا یک ماهه که بنا به دلایلی (که همزمان با هم حادث شد) 

دسترسی به نت نداشتم متوجه شدم که زندگی در قرن بیست و یکم بدون

اینترنت چه قدر ناگوار است.  

اکنون که به لطف خدا توفیق حاصل شد تا باز هم بتوانم از این موهبت استفاده

کنم از تمام دوستان و عزیزانی که در این مدت کامنتهایشان بی پاسخ مانده بود

تشکر و عذرخواهی می کنم.

چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است

هرمزگان را می توان به حق" بهشت غیر بومی ها" لقب داد. استانی که دارای بزرگترین پتانسیلهای پیشرفت است اما هنوز داغ محرومیت بر پیشانیش خودنمایی می کند. با وجود اینکه که اهالی این دیار در بسیاری از موارد طعم تلخ محرومیت و تبعیض را چشیده اند،باز هم با اراده ای آهنین و عزمی راسخ به دنبال رفع محرومیت و تلاش برای پیشرفت و توسعه همه جانبه استان خود هستند.اما آنچه بیش از هرچیز مردم شریف این خطه به خصوص جوانان لایق آن را می رنجاند تبعیض در به کارگیری نیروها و استعدادهای بومی است. برای اینکه بتوانید بهتر به عمق ماجرا پی ببرید، کافی است نسبت تعداد استانداران بومی را به کل استانداران تاریخ هرمزگان در نظر بگیرید.یا حساب کنید چند درصداز مدیران کل ادارات هرمزگان ، هرمزگانی هستند؟

اسکله شهید رجایی

به راستی سهم جوانان هرمزگانی از صنایع عظیم استان چقدر است؟ چند درصد موقعیتهای شغلی در صنایع ویا بنادر استان به جوانان بومی اختصاص دارد؟ آیا سهم جوانان هرمزگانی از این همه فرصت شغلی فقط مشاغل دون پایه و خدماتی است؟ آیا از میان این همه نیروی بومی با بالاترین مدارج علمی و فوق متخصصین هرمزگانی که عضو  هیأت علمی دانشگاههای استان و کشور هستند هیچ کدام صلاحیت احراز پستهای کلیدی در استان را ندارند؟

اسکله شهید رجایی

سیاستهای غلط باعث مهاجرت بی رویه به استان شده وترکیب جمعیتی آن را دگرگون نموده است.به طوریکه که در شهری همچون بندرعباس که طبق آمارهای رسمی موجود جمعیتش به نیم میلیون نفر هم نمی رسد، از هفت نفر عضو شورای شهر حداقل دو نفر حتی هرمزگانی نیستند.